چرا غذا خوردن برای بسیاری از کودکان اوتیسم مشکل است؟
                            غذا خوردن میتواند در کودکان طیف اوتیسم بهدلیل ترکیب چند عامل بالتُر (حسی، حرکتی، رفتاری و ارتباطی) چالشزا باشد: حساسیت به بافت/بو/طعم/دما، مشکلات کنترل دهانی (جویدن/بلع)، وابستگی شدید به روتین، اضطراب هنگام تغییر، و مشکلات در درک قواعد اجتماعی میز و انتظار. کاردرمانی بهعنوان یک شاخه توانبخشی، دقیقاً برای شناسایی این عوامل و طراحی مداخلات عملی برای افزایش «خوداتکایی در خوردن» وارد عمل میشود.

بخش 1 —  ارزیابی اولیه (اولین کاری که کاردرمانگر انجام میدهد)
قبل از هر برنامهریزی، ارزیابی دقیق لازم است. مواردی که کاردرمانگر بررسی میکند:
مصاحبه با والدین: تاریخچهٔ غذایی، سابقهٔ خفگی/استفراغ، روتینهای روزانه، و ترجیحات غذایی.
ارزیابی حسی: حساسیت یا نیاز به محرکها (لمسی، چشایی، بویایی، دیداری/صوتی، عمقی).
ارزیابی کنترل دهانی / Oral motor: قدرت و هماهنگی لبها، زبان، فک — تواناییهای جویدن و بلع.
مهارتهای خودخوری (self-feeding): گرفتن قاشق، اسکاپکردن (scooping)، آوردن قاشق به دهان، تخلیهٔ قاشق در دهان.
وضعیت نشستن و پوسچر: قد/ارتفاع میز، قرارگیری پاها، استابیلیتي تنه (پشتیبانی لازم).
ابعاد رفتاری و انگیزشی: فرار از غذا، لجبازی یا اضطراب مرتبط با غذا.
تداخلهای پزشکی/تغذیهای: هماهنگی لازم با پزشک و متخصص تغذیه در صورت خطر کمبودهای غذایی یا مشکلات بلع.
کاردرمانگر از ابزارهای استاندارد و پرسشنامهها برای ثبت سطح مشکلات استفاده میکند و یک هدفگذاری واقعی و قابل اندازهگیری طراحی میکند.
بخش 2 — چشمانداز درمانی: اهدافی که کاردرمانی دنبال میکند.
اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری و گامبهگام باشد. مثال اهداف کوتاهمدت و بلندمدت:
کوتاهمدت (۲–۶ هفته): کودک بتواند قاشق را با پشتیبانی بگیرد و آن را به دهان نزدیک کند.
میانمدت (۶–۱۲ هفته): کودک بتواند با مهارتِ اسکاپکردن غذا از ظرف، قاشق را پر کند و بدون ریختوپاش آن را به دهان ببرد.
بلندمدت (۳–۶ ماه): خودخوری مستقل با قاشق در وعدهٔ غذا (در حد سن رشدی)، کاهش رفتارهای اجتنابی و افزایش تنوع غذایی.
این اهداف طبق اولویتهای خانواده و وضعیت تغذیهای تعیین میشود.
بخش 3 — اصول پایهای که هر برنامهٔ آموزشی باید رعایت کند.
آرام و بدون فشار — اجبار، زور یا تکنیکهای آزاردهنده (مثل نگهداشتن قاشق در صورت مقاومت) تأثیری منفی دارند و حتی میتوانند ترس را تقویت کنند. رویکرد ملایم، مبتنی بر احترام به کودک موثرتر است.
گریدِد اکسپوژر (graded exposure) — معرفی مرحلهای محرکها (بافتها/طعمها/قاشق) از ساده به پیچیده.
تقویت مثبت و کار با انگیزهها — هر موفقیت کوچک (نگهداشتن قاشق ۱ ثانیه) تقویت شود.
ترکیب حسی + مهارتی + رفتاری — یعنی پیشآمادگی حسی قبل از آموزش مهارتی، سپس تمرین ساختارمند و مدیریت رفتاری.
بخش 4 — آمادهسازی حسی و بدنی قبل از آموزش قاشق گرفتن
قبل از شروع آموزش مهارتِ قاشق، سیستم حسی و دهانی باید در وضعیت مناسب قرار گیرد:
A. فعالیتهای تنظیم حسی (5–10 دقیقه قبل از غذا):
فشار عمقی یا کمپرسهای سبک به بازوها/شانهها (Deep pressure) برای کاهش اضطراب.
فعالیتهای تقویت هربدی: هلدادن دیوار، کشیدن ترمز لاستیکی سبک، یا بازی با توپ تراپی جهت فعال کردن تنه و تثبیت پوسچر.
اگر کودک از صدا/نور حساس است: یک فضای آرام، حذف عوامل مزاحم بصری/شنیداری.
B. تمرینات دهانی (Oral motor warm-up):
فوت کردن بلبلک/حباب صابون برای تقویت عضلات لب.
بمباران بافتی: لمس لبها با برس نرم، جویدن خوراکیهای ایمن با بافتهای مختلف (مثلاً کراکرهای خشک) تحت نظارت.
تمرینات لب و زبان: لیسیدن لب بالایی/پایینی، حرکت زبان به گوشهها.
اینکارها کمک میکند که کودک راحتتر قاشق را بپذیرد و دهان برای گرفتن خوراکی آماده شود.

بخش 5 — ابزارها و تغییرات محیطی مفید
قاشقهای ضخیم دسته (built-up handles) یا قاشقهای ارگونومیک مخصوص کودکان: گرفتن را آسانتر میکنند. (قاشق کوچکتر برای دهانهای کوچک؛ وزن مناسب).
کاسه/بشقاب ضد لغزش: کمک میکند هنگام اسکاپزدن ظرف حرکت نکند.
صندلی مناسب با پشتی و زیرپایی: نشستن مستحکم پاها و تنه اهمیت زیادی دارد.
برچسبهای تصویری/سکوئنس تصویری: «آماده باش — قاشق بگیر — قاشق را پر کن — قاشق را به دهان ببر — قاشق را تمیز کن» بهصورت تصاویر پشت سر هم.
ایتمهای انگیزشی: استیکرها، زمان بازی کوتاه بعد غذا یا تشویقهای اجتماعی که کودک ارزشمند میداند.
بخش 6 — برنامهٔ مرحلهای و گامبهگام برای «قاشق گرفتن»
در ادامه یک پروتکل تدریجی بسیار کاربردی است که کاردرمانگر در کلینیک یا والد در خانه میتواند اجرا کند. هر مرحله باید تا زمانی تکرار شود که کودک با آن ۸۰–۹۰٪ موفقیت داشته باشد (یا طبق نظر درمانگر).
فاز صفر — بازی با قاشق (آموزش آشنایی)
هدف: حذف اضطراب و ایجاد ارتباط مثبت با قاشق.
فعالیتها: قاشق را داخل سطل شن گذاشتن، قاشق را روی میز گذاشتن و اسباببازیها را با آن لمس کردن، «قاشق بکوب» بازی (قاشق را بالا و پایین ببرید مانند چوب موسیقی).
پاداش: ستایش، برچسب، یا ارائه یک خوراکی مورد علاقه پس از بازی.
فاز 1 — گرفتن قاشق با انگشتان (پایدارسازی گرفتن)
هدف: کودک قادر شود قاشق را بین انگشتان نگه دارد.
مرحله A: بزرگ کردن دستهٔ قاشق یا دادن اهرمدارِ دستی.
مرحله B: تمرین نگهداشتن قاشق برای 1–5 ثانیه، سپس افزایش زمان.
تکنیک: «hand-over-hand» (دست روی دست) در روزهای اول اگر لازم بود، سپس کاهش کمک دستی به تدریج. (این تکنیک توسط کاردرمانگر آموزش داده میشود).
فاز 2 — بردن قاشق به دهان (مفهوم آوردن به دهان)
هدف: کودک یاد بگیرد قاشق را از پیشخوان/ظرف تا نزدیکی دهان ببرد.
مرحله: بدون غذا، قاشق پر از چیزهای غیرغذایی (مثل آبژل بیضرر یا قطعات پاستا بزرگ) تمرین شود.
دستورالعمل: «قاشق رو به لبها ببر» و سپس پاداش فوری.
فاز 3 — اسکاپ کردن و ریختن محتوا در قاشق
هدف: کودک قاشق را از ظرف پر کند.
آموزش ابتدا با غذاهای خیلی خوشپذیر و یکدست (مثلاً پوره، ماست) انجام شود.
اگر مشکل دهانی/جویدن هست، ابتدا با قاشق پر و آماده به کودک داده شود تا او بر حرکت دست تمرکز کند؛ سپس مرحله اسکاپ تدریجی اضافه شود.
تکنیک: قرار دادن مقدار خیلی کم در قاشق در ابتدا (نیم قاشق) تا کودک مقاومت نکند.
فاز 4 — تخلیهٔ قاشق در دهان و پاککردن
هدف: وقتی قاشق به دهان میرسد، کودک قاشق را تخلیه کند و زبان/لبها را برای پاک کردن قاشق استفاده کند.
تمرینات: ابتدا با طعمهای خیلی مورد قبول (مثلاً یک قطره شربت) تمرین شود؛ استفاده از برس دهانی برای نشاندادن حرکت پاککردن لب.
پیشگیری از ریختوپاش: آموزش زاویهٔ صحیح قاشق (کمی به سمت بالا) به کمک مدلسازی توسط درمانگر.
فاز 5 — ترکیب مراحل و خودخوری مستقل
هدف: ترکیب تمام مهارتها تا خودخوری مستقل اتفاق بیفتد.
انتقال از بشقابهای نرم به غذاهای با بافتهای مختلف بهصورت گریدِد.
تمرین پشت میز واقعی، با حضور خانواده و در شرایط روزمره.

بخش 7 — مثالِ برنامهٔ ۸ هفتهای (قابل اجرا در کلینیک یا در خانه با راهنمایی OT)
هفته 1–2: ارزیابی + آمادهسازی حسی روزانه 5–10 دقیقه + بازی با قاشق (فاز صفر)؛ تمرین گرفتن قاشق (فاز1).
هفته 3–4: ادامه فاز1 تا 2؛ شروع بردن قاشق به لب (فاز2)؛ تمرینات دهانی روزانه.
هفته 5–6: شروع اسکاپزدن با قاشق (فاز3) با غذاهای پورهای؛ تمرینات پوسچر و زیرپایی.
هفته 7: تمرین تخلیهٔ قاشق در دهان (فاز4)؛ انتقال به بافتهای نرمترِ جویدنی.
هفته 8: تمرین ترکیبی پشت میز واقعی؛ ثبت دادهها و ارزیابی پیشرفت؛ تعیین اهداف بعدی.
هر جلسه کلینیک: 30–45 دقیقه؛ در خانه: 5–10 دقیقه، 2–3 بار در روز (کیفیت مهمتر از مدت زمان).
بخش 8 — تمرینات عملی (فهرست تمرینهایی که کاردرمانگر یا والد میتواند انجام دهد)
تمرینات پوسچر و ثبات: نشستن روی صندلی محکم با زیرپایی؛ هل دادنِ دیوار؛ استفاده از کوسنهای ثباتی.
تمرینات دست و انگشت: گرفتن اشیاء ریز، پرتاب توپ کوچک، بازیهای اسکاپ با قاشق پلاستیکی.
تمرینات دهانی: فوت کردن، مکش با نی، جویدن خوراکیهای بافتی (در صورت امکان و ایمنی).
تمرینات حسی: لمس بافتهای مختلف با چشمبسته، «آسانسوری» حسی با فشار عمقی قبل از غذا.
تمرینات انگیزشی: استفاده از جدول تشویقی تصویری، جایزههای کوچک برای هر مرحلهٔ موفق.
بخش 9 — نقش خانواده و آموزش والدین
والدین باید درک کنند که تداوم و ثبات مهم است: تمرین روزانه کوتاه بهتر از یک جلسه طولانی و پراکنده است.
آموزش «چگونه کمک کنیم» (مثلاً نحوهٔ hand-over-hand، نحوهٔ استفاده از قاشق مخصوص، چگونگی ارائهٔ پاداش) توسط کاردرمانگر ارائه میشود.
والدین باید نحوهٔ ثبت (data collection) را یاد بگیرند: تعداد دفعات موفقیت در هر جلسه، مدت نگهداشتن قاشق، میزان ریختن غذا و غیره. این دادهها برای تنظیم برنامه کاربردی است.
بخش 10 — وقتی لازم است با دیگران هماهنگ کنیم (کار تیمی)
گفتاردرمانی (SLP): اگر مشکل بلع (دیسفاژی)، تایید بلع ایمن یا تقویت مهارتهای زبانی وجود داشته باشد.
متخصص تغذیه / دکتر: اگر خطر کمبود تغذیهای، کاهش وزن یا مشکلات پزشکی وجود دارد.
روانشناس یا رفتاردرمانگر: اگر رفتارهای مقاومتی شدید یا اجتنابی وجود داشته باشد که برنامهٔ آموزش را مختل میکند.
کاردرمانی معمولاً هستهٔ برنامه را تشکیل میدهد ولی باید در تیم چندتخصصی کار کند.

بخش 11 — نحوهٔ اندازهگیری پیشرفت (چه چیزی را ثبت کنیم)
درصد دفعاتی که کودک قاشق را خودش میگیرد.
مدت زمان نگهداشتن قاشق.
تعداد دفعاتی که قاشق را با موفقیت به دهان میبرد بدون ریختن.
افزایش تنوع غذایی (تعداد غذاهای جدید/هفته).
کاهش رفتارهای مشکلساز (أنواع و فراوانی اجتناب).
ثبت روزانه یا هفتگی و مرور هفتگی با کاردرمانگر بهترین مسیر است.
بخش 12 — چالشهای شایع و راهحلهای عملی (Troubleshooting)
کودک قاشق را میجوَد یا گاز میگیرد: بررسی وضعیت دندانی و حس دهانی؛ به جای قاشق فلزی از پلاستیک سخت یا قاشق نرم استفاده کنید.
کودک قاشق را پرت میکند: کاهش اندازه تمرینها و استفاده از پاداش فوری؛ بررسی انگیزه و اضطراب.
کودک بعد از یک تجربهٔ ناراحتکننده (خفگی/استفراغ) میترسد: کار حسی و تمرینات دهانی آرام، شروع از مراحل خیلی پایه و حمایت روانی؛ همکاری با SLP/پزشک در صورت لزوم.
پیشرفت متوقف شد: بازگشت به مرحله قبلی، کاهش فشار، یا تغییر انگیزه. در صورت بیتحرکی طولانی، بازنگری ارزیابی ضروری است.

بخش 13 — موارد ایمنی که هرگز نباید دور زد.
اگر شواهدی از مشکل بلع (سرفه مکرر موقع غذا، خفگی، تغییر رنگ لبها) وجود دارد، فوراً با SLP یا پزشک مشورت کنید.
هر تغییری در بافت غذا (از پوره به قطعهای) باید تدریجی و با ارزیابی ایمنی بلع انجام شود.
هر تکنیک فیزیکی که موجب استرس شدید کودک شود باید متوقف شود و مجدداً برنامهریزی شود.
بخش 14 — شواهد و نقش مؤثرِ مداخلات مبتنی بر مراقب (Caregiver-implemented)
تحقیقات اخیر نشان میدهد که مداخلاتی که والدین را توانمند میکنند (با راهنمایی OT و برنامهٔ ساختارمند) نتایج مفید و قابل قبولی در خانه دارند؛ ضمن اینکه رویکردهای احترامآمیز (non-aversive) اثربخشی و پذیرش بیشتری دارند. این یعنی آموزش والد و همکاری چندرشتهای اهمیت دارد.
جمعبندی سریع و چکلیست برای شروع (چه کارهایی فوراً انجام دهی)
یک جلسه ارزیابی جامع با کاردرمانگر بگیرید.
قبل از هر وعده 5–10 دقیقه آمادهسازی حسی و warm-up دهانی انجام دهید.
از قاشق و صندلی مناسب استفاده کنید؛ ابزار ارگونومیک بخرید.
برنامهٔ مرحلهای (فاز صفر تا فاز 5) را اجرا کنید و دادهها را ثبت کنید.
در صورت وجود علائم بلع غیرایمن یا کاهش وزن، سریعاً تیم پزشکی و گفتاردرمانگر را درگیر کنید.
                                                        
                         
                        
پیام بگذارید